برنامه های مورد نیاز جهت مشاهده کلاسها در مرکز دانلود
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی | انسداد عروق قلبی
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
موضوع مقاله انسداد عروق قلبی
مؤلف: علیرضا عرب عامری – مدیر عامل گروه توسعهطب کهن
چکیده:
انسداد عروق قلبی با گرفتگی عروق کرونر قلب را در طب سنتی تطبیق دادهایم و در این تطبیق رسوب، انسداد و عوامل دیگر در پیدایش بیماری مورد لحاظ قرار گرفته. که بیماری قلب فقط در 3 موضوع اتفاق میافتد:
- در جرم قلب، 2. در نیام قلب، 3. در عروق قلب و بیماری.
جرم قلب تطبیق دارد با خفقان باردمادی در جرم قلب و روش درمان هم پرهیز از غذاهای با مزاج سرد- استفاده از غذاهایی چون آب نخود و یخنی پلاو و داروهای مفرده چون گاوزبان و بادرنجبویه و داروهای ترکیبی چون: ایارجات.
واژگان کلیدی: شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی، علائم و نشانههای انسداد عروق قلبی، اسباب و علل انسداد عروق قلبی، روشهای درمان انسداد عروق قلبی در طب سنتی.
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
مقدمه:
بیماری عروق کرونر قلب که به آن تنگی عروق کرونر[1]قلب میگویند.
اصلیترین عامل مرگ و میر در جوامع بشری محسوب میشود و در زبان عامیانه به آن انسداد عروقی قلبی میگویند. پزشکی شیمیایی این بیماری را اینگونه تعریف مینماید: اجتماع پلاکهای چربی در عروق کرونری که به آن تصلب شرایین میگویند و موجب تنگ شدن جریان خون میشود و عروق خونی که نرم هستند باریک و سفت میشوند و ورود جریان خون به قلب مختل شده اکسیژن و مواد مغذی به قلب نمیرسد و نمیتواند خون را به خوبی پمپاژ کند به اختصار این بیماری در پزشکی شیمایی IHD [2]به معنای محرومیت قلب از اکسیژن ناشی از خونرسانی است که آترواسکلروز عروق کرونر یا همان تنگی عروق کرونر شایعترینعلت آن است (اصول طب داخلی هریسون- مبانی طی داخلی سیسل).
حال که با تعریف اجمالی این بیماری در پزشکی شیمیایی آشنا شدید این تذکر ضروری به نظر میرسد که این بیماری با این تعریف در طب سنتی نیامده ولی با عنوان خفقان و بهعنوان به صورت کاملاً علمی و مفصل توسط حکمای گرانقدر این مرز و بوم تبیین، تشریح، توضیح و درمان میشده است و نکته حائز اهمیت این است که در طب کهن این بیماری بدون نیاز به جراحی و صرفاً با اصلاح تغذیه و دارو بطور کامل درمان میشده است. لازم به ذکر است که ظاهراً تاکنون پیشینهای برای این مقاله وجود ندارد و این اولین بررسی تطبیقی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی کتابخانهای است. حال با این پرسش که تطبیق بیماری با متون طب سنتی چگونه است، به طرح بحث میپردازیم.
نخست باید قلب و جایگاه آن در بدن نسبت به سایر اعضا را بررسی کنیم سپس در باب شرافت قلب میگوییم.
رئیس مطلق و اشرف اعضای بدن و اول منبع و معدن روحی است که آن ملاک انتظام امور بدنی است و مبدأ حیات و روح حیوانی است و اولای عضوی است که نفس ناطقه بدان تعلق میگیرد بلکه تعلق او به سایر اعضا به واسطه تعلق او به قلب است به قول صاحب حاوی ریاست قلب اجل و اشرف از ریاست سایر اعضا رئیسه است به جهت آنکه قوام جمیع بدن و اعتدال آن به اعتدال روح حیوانی است که حامل آن قوت حیوانیه و حرارت غریزیه بود و قلب معدن آنها است و قوت حیوانیه ممد جمیع قوای بدنیه از قوای نفسانیه و قوای طبیعه است و آن اول قوتی است که حادث میگردد در روح هرگاه پیدا میشود روح از لطافت امشاج[3] و ارسطالیس [4]گفته قلب اول عضوی است که در بدن به حرکت در میآید در حین تعلق حیات و آخر عضوی است که از حرکت باز میماند هنگام وفات.
و بدانند که نفس حیوانی را دو قوت است:
یکی قوت فاعله که فعل آن انبساط و انقباض است و دوم قوت منفعله نزد غضب و فرح و خوف و غم و خجل و این انفعالات عارض میگیرد. روح قلبی را ، (کلام حکیم محمداعظم خان در اکسیر اعظم).
و قلب به سبب شرافت و جلالت ریاستش آفات و بیماریهایی که سایر اعضا تحمل میکنند را تحمل نمیکند به حدی که میگویند روم قلب انضاج نمییابد و این به سبب این است که دل محل حیات و معدن حرارت غریزی است و حکمای سلف میفرمایند که اگر قلب حیوان را بشکافند و دست در آن داخل نمایند صبر بر آن نتوان کرد به سبب شدت حرارت دل و هنگامی که چنین است سزاوار است تمام قوا صرف اعتدال مزاج دل و حفظ آن از سوء مزاج شود.
شیخالرئیس رحمه ا… در فن یازدهم کتاب قانون در فصل اول از گفتار اول این فن میفرماید: قلب به هیچوجه آزار را تحمل نمیکند و از این رو هرگز حیوان سر بریدهای دیده نمیشود که گزندی و آسیبی در قلبش رخ داده باشد در حالی که در سایر اندامان تن این امر دیده میشود. اکنون به جهت تطبیقی بودن این نوشتار باید به یک نکته اختلافی در پزشکی شیمیایی وطب سنتی اشاره کنیم:
در پزشکی شیمیایی قلب ساختار ماهیچهای دارد و صراحتاً قلب را ماهیچه میدانند در صورتی که حکما و اطبای ما و سرآمد اطبا مرحوم شیخالرئیس میفرماید قلب گوشتی سفت و نیرومند است و کسی که میگوید قلب ماهیچه است اشتباه میکند زیرا حرکت ماهیچه ارادی است هر چند شباهت بسیار به ماهیچه دارد (صفحه 515ترجمه قانون ج 3 – شرفکندی)
در نگاهی اجمالی به بیماریهای قلب میگوییم
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
«سید اسماعیل جرجانی[5]: امراض و آفات که دل را عارض گردد 4 نوع است یک: انواع سوء مزاج ساده، با ماده، مفرد یا مرکب دو: انواع اورام سه: تفرق اتصال چهار : امراضی که به مشارکت دیگر اعضاء افتد. ایلاقی[6] به جای نوع چهارم سدد [7]و پنجم : نقصان روح بیان کرده و گفته که این همه یا به شرکت باشد یا بلاشرکت» ملاحظه علمی در باب انسداد عروق: مرحوم شمسالدین محمد ایلاقی به صراحت از انسداد در قلب سخن میگوید و آن را در بابی جداگانه مطرح مینماید به لحاظ اهمیت موضوع، مرحوم شیخ نیز میفرماید، 1- سوء مزاح ساده و با ماده ، 2. اورام، 3. تفرق اتصال، 4. سدد، 5. مشارکت دیگر اعضا و اکنون میگوییم با توجه به تعریف بیماری در پزشکی شیمیایی انطباق تعریف با سوء مزاج قلب سازگار است و انواع سوء مزاج قلب بنا به نقل مرحوم شیخ در قانون و مرحوم حکیم اعظم خان در اکسیر اعظم بدین گونه است که سوء مزاج در 3 بخش در قلب اتفاق میافتد.
- در جرم قلب. 2. در عروق [8]قلب، 3. در نیام و غلاف قلب (پرده دور قلب)
و از آنجا که شرایین اکلیلی یا عروق کرونر خون را به جرم قلب میرسانند پس باید مبحث را در سوء مزاج جرم قلب پیگیری کرد تا نتیجه دقیق و علمی از پژوهشی حاصل گردد.
میدانیم که دو نوع سوء مزاج در آموزههای پزشکی سنتی وجود دارد سوء مزاج ساده و بدون ماده ، سوء مزاج مادی و با ماده و قطعاً در این بیماری سوء مزاج مادی اتفاق میافتد و این کاملاً روشن است.
طبری[9] در فردوس الحکمه به اختصار فرایند سوء مزاج مادی را اینگونه شرح میدهد:
قلب پالودهترین خون را از کبد – دریافت میکند و در این عرضه بیش از هر اندام دیگری بهرهمند از خون میگردد زیرا این اندام خانه حرارت غریزی تن است و حرارت مزبور جز به رطوبتی که قلب را تغذیه مینماید، پایدار نمیگردد. اگر آنچه از کبد به قلب میرسد مواد تباه شدهای باشد که دل را بیمار میسازد و هر آینه خوی و مزاج قلب تباهی گستردهای مییابد و مرگ مفاجاء یا سکته دست میدهد و چنانچه تباهی کمتر باشد نخست نشانهها و علایم تباهی پدیدار میگردد.
در اکسیر نیز میفرماید (حکیم اعظم خان)
بالجمله انتقال مواد امراض به سوی قلب ردیترین انتقالات است چه آن انتقال به سوی اشرف هر عضوست و مع ذالک چون ماده ردء باشد دفعه مهلک بود و هرگاه نقصانی در اخلاط طبیعی افتد نیز نخستین ضرر آن به قلب رسد و او را از مزاج خویش برگرداند و چون در این حالت صرف حرات یا برودت به قلب رسد صاحب او هلاک گردد.
در ادامه عظم خان میفرماید: و منجمله از امراض ترکیبگاه در عروق قلب سده ضار به افعال قلب عارض میگردد و سده از خروج هوای دخانی و دخول هوای تازه مانعی میآید و روح را محتقن ساخته و هلاک میکند.
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
توجه به این نکات عملی در درک صحیح موضوع راهگشاست.
- اخلاط طبیعی هرگز ایجاد سوء مزاج اعضا بر نمینمایند خصوصاً قلب
- در اخلاط نامناسب هم میدانیم که خلط سودا قطعاً میتواند رسوب نموده و در رگها انسداد ایجاد کند
- انواعی از بلغم نامناسب هم قابلیت تجمع و رسوب در رگها و اعضاء را دارند که از آنجملهاند بلغم حاصل از سودا و بلغم حاصل از بلغم جمعاً 4 سودای نامناسب و دو بلغم نامناسب 6 خلطی که میتوانند رسوب کنند.
- چربیها درگرما مایع و در سرما دچار انجماد میشوند.
بررسی ساده عقلانی نکات مذکور حاکی از سوء مزاج سرد در قلب و خون است زیرا که بنا به تعریف این پلاکهای چربی هستند که رسوب کردهاند و چربی برای رسوب و انجماد باید در سرما قرار بگیرد. نتایج بررسیهای اولیه میشود سوء مزاج سردتر از اعتدال قلب و خون حال که معلوم شد این بیماری سوء مزاج سرد قلب است به احترام حمای پیشین با وجوه ثمانیه (نشانیهای احوال قلب) مبحث را دامه میدهیم مرحوم شیخ الرئیس (رحمه ا…) در فن یازدهم گفتار اول فصل سوم کتاب شریف قانون میفرماید وجوهی که از آن استدلال بر احوال قلب میتوان کرد هشت چیز است: 1. نبض، 2. نفس، 3. خلقت صدر، 4. ملمس بدن 5. آنچه در بدن عارض گردد (مثل تب) ، 6. اخلاق و رفتار، 7. قوت بدن و ضعف آن. 8. پندار، گمان و اوهام.
اگر نبض کند- کوچک و نامنظم باشد نشانه برودت دل است و اگر نرم باشد نشانه رطوبت دل است – اگر نفس کوتاه و کند و نامنظم باشد دلیل برودت دل است- قفسه سینه باریک و کم هوا (اگر در خلقت فرد مانعی مثل بزرگی سرد … نباشد.) دلالت بر برودت میکند- اگر برودت تمام بدن را فراگرفته نشانه سردی قلب است و خشکی بدن نشانه خشکی قلب است مشروط به اینکه کبد دخالت نکرده باشد – کندی و ترس و دیرخشمگین شدن (اگر عادت و اوهام فرد نباشد) دلیل سردمزاجی دل است- اگر نیروی بدن انسان کم است و انسان ناتوان است (اگر سبب مغز و اعصاب نباشد) نشانه سرد مزاجی قلب است- و اگر خیال و پندار انسان به بزدلی و ترس، اندوه باشد دلیل خشکی دل است. مرحوم ملانفیس در شرحالاسباب خفقان را اینگونه تعریف مینماید: حرکت اختلاجیهای (پریدن و تپش غیرعادی) است که عارض قلب میشود به سبب چیزی که به قلب اذیت میرساند و قلب منقبض میشود برای رفع موذی زیرا که دفع به قبض صورت میگیرد و منبسط میگردد برای استراحت و این حرکت مثل حرکت قلب برای دفع بخار دخانی و جذب نیسم (تنفسی) نیست زیرا که با اختلاف و اضطراب مستکره است (یعنی قلب این حرکت را با اکراه انجام میدهد پس اختلاف و اضطراب دارد و منظم نیست).
مرحوم شیخ 10 سبب که ایجاد خفقان مینمایند را شمرده و هر کدام را مفصل شرح میدهد و در اولین سبب از مسببات خفقان میفرماید سبب آزار قلب در خود قلب است و اینکه این موضوع را در ابتدا مطرح کردهاند خود نشان از اهمیت آن دارد و در سبب چهارم خفقان از ماده خلطی سبب خفقان نام میبرد- حکیم اعظم خان هم مطابعت شیخ نموده و اسباب خفقان در اولین سبب میفرماید موذی در نفس دل است (یعنی در جرم قلب) –
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
پس در تطبیق بیماری تنگی عروق کرونر با طب سنتی میگوییم این همان بیماری خفقان سرد با ماده در جرم دل است که یکی از مهمترین انواع خفقان محسوب میشود. اما علاج آن چگوه است. در دستورات علاج کلی اعظمخان میفرماید: واجب است طبیب سبب فاعل خفقان را دریافته ، قطع آن نماید و در علاج او علاج سبب مسلوک دارد و علاجش به حسب سبب فاعل کند.
مرحوم شیخ میفرمایند اگر سبب خفقان ماده است، هرنوع مادهای از هر جنس باشد، حتماً باید پاکسازی شود. اگر ماده خفقان سودایی یا بلغمی است از ایارجات استفاده کن و پس از پاکسازی به تعدیل مزاج بپردازد و داروهای گرم را به کارگیر .
مرحوم کریمخان کرمانی در جوامع العلاج: ادویه مفرده سوء مزاج سرد قلب را اینگونه میشمارد: ابریشم – پوست نارنج * فرنجشک *بادرنجبویه *بهمن سرخ و سفید *جدوار *دارچین *هل*طلا *زرنباد*زعفران*یبعد *سنبلطیب * سلیخه * قرنفل*زبان گنجشک* کندور *گاوزبان *آب گوشت مومیایی با عرق زیره کرمانی*اسطوخدوس * تره خراسانی *زرده تخممرغ *نعنا *پسته *هویج * جوزبوا*گل سرخ.
مرحوم اعظم خان در ادویه مفرده میفرماید و تعلیق سنگ یشب[10] بر فم معده نافع اقسام خفقان است. دیگر اینکه گرز را در تنور بریان نمایند و بعد از آنکه خوب پخته شود پوست آن را دور کرده در ظرف چینی تمام شب زیر آسمان نگهدارند وقت صبح گلاب و قدری بیدمشک پاشیده شیرین کنند و بخورند روز اول یک عدد روز دوم دو عدد روز سوم سه عدد و اگر موافقت نمایند از این نیفزایند از برای خفقان و تقویت دل آزموده است. مرحوم علویخای دهلوی در مجرباتش در کتاب خلاصه التجارب مینویسد چغندر را در خاکستر گرم پخته پوست دورکرده همچنان گرم گرم ورق کنند و نبات سوده بر آن ورقها پاشیده بگذارند آبی بغایت شیرین خواهد آمد در تمام روز چند بار بنوشند و چند روز مداومت نمایند.
و مرحوم شیخ میفرماید که صاحب خفقان چند شب پیاپی هر شب یک مثقال گل گاوزبان به صورت شربت تناول نماید بسیار بهره میبیند و به وزن هسته خرما میخک (قرنفل) با 12 مثقال شیر حیوانی قاطی کند و ناشتا سر کشد تجربه شده است و صاحب خفقان از بوهای خوش ملایم سود برد.
نسخههای ترکیبی فراوانی در کتب برای درمان خفقان آمده است که فقط جهت نمونه به یک مورد در کتاب فردوس الحکمه علی بن ربن طبری شاره میکنیم. ایشان میفرماید دارویی که میتواند بلغم لزج و سودای سوزنده در دل (قلب ) را روان سازد این ترکیب است: هلیله کابلی، هلیله زرد 5/2 درم بلیله، آمله 1درم غاریقون 4 درم افتیمون 5 درم نمک هندی 4 درم یارج فیقرا 10 درم تربدسفید 5 درم داروها را خوب کوفته و میساییم و الک کرده به هم میآمیزیم و با سرکه انگبین خمیر مینماییم و از آن هر نوبت 2 درم میآشامیم.
شناخت بیماریهای قلبی در طب سنتی
مرحوم شیخ[11] در قانون غذای بیمار خفقان سرد مزاج را اینچنین میفرماید: آب نخود *آب گوشت- جوجه کبوتر * گوشت گنجشک و چکاوک اعظم خان به نقل از تکمله هندی مینویسد نهار نخودآب مرغ و شام شله[12] دهند* شیر بز * آب خیار * آب انار * گلاب * یخنی[13] پلاو و در خاتمه نسخه مجربه اینجانب[14] در درمان این بیماری : خیار را رنده کرده به میزان خوش آیند مذاق به آن سرکه انگوری اضافه کرده و کمی نمک همراه وعده غذایی نهار و شام میل شود این دستور حتماً باید همراه پرهیز از سردی ها باشد و از بادرنجبویه و گل گاوزبان هم بهعنوان تقویت کننده استفاده کردهام بارها تجربه شده مرحوم حکیم در تحفه میفرماید سرکه مرکب القوی[15] است. و رساننده قوت ادویه به اعضاء و قاطع اخلاط غلیظه و مفتح سدد حتی سده ماساریقا و سپرز و دارای قوه قابضه مرحوم ملانفیس برهانالدین در شرح الاسباب میفرماید سرکه که به عضو برسد قوت قاضهاش باعث دفع خلط نامناسب از عضو میشود.
نتیجه: گرفتگی عروق کرونر قلب در کتب پزشکی قدما با عنوان خفقان سرد با ماده در جرم دل تطبیق میشود و روشهای درمانی فراوانی برای درمان قطعی آن بدون جراحی عنوان کردهاند ازتغذیه – داروی مفرده و داروی ترکیبی و … که با رعایت این نکات میتوان کامل این بیماری را درمان و جان بیمار را نجات داد.
[1] . سرخرگهای تاجی یا شرایین اکلیلی سرخرگهایی هستند که خون را به جرم قلب میرسانند(ذخیره – قانون- هدایه و …)
[2] . کاهش خونرسانی به قلب
[3] . معنی لغوی مختلط است ولی در اینجا منظور مخلوط شدن آب مرد و آب زن است که سلول اولیه انسان را میسازد و روح حیوانی از همانجا شکل میگیرد.
[4] . ارسطو
[5] . مؤلف کتاب ذخیره خوارزمشاهی
[6] . شمسالدین ایلاقی حکیم و طبیب مشهور قرن پنجم و ششم از فلاسفه که ظاهراً شاگرد مرحوم شیخ بوده و در طب و فلسفه از وی پیروی می کرده فصول ایلاقی و اسباب و علامات دو کتاب پزشکی معروف وی است.
[7] . سدد جمع سده به معنای راهبندانها، گرفتگیها
[8] منظور از عروق قلب عروق وارد به دهلیزها و خارجه از آنهاست مانند آئورت ، سرخرگ ششی ، سیاهرگ زیرین و …
[9] . علیبن ربن طبری استاد رازی
[10] . به سند صیدنه ابوریحان بیرونی یشب نام سنگی است و آن معرب یشم است به ابدال م به ب مانند لازم به لازب
[11] . به احترام حما سلف غذا در آخر بحث آورده شد و گرنه جایگاه آن قبل از داروهاست البته حکما هم بعلت اهمیت بیماری و احتمال خطر مرگ ابتدا داروها را ذکر ردهاند.
[12] . نوعی از آش زود هضم که رقیق نیست و غلیظ است و تقریباً سفت مثل حلیم و شله زرد.
[13] . یخنی پلاو= چلوگوشت که در گوش سیر و سبزی هم بریزند – چلوگوشت هم گفتهاند.
[14] . این نسخه بیسابقه است در کتب .
[15] . افعال گرما و سرما را دارد.
rayanfars
https://unmairan.com/?p=401
نماد های اعتماد
تمامی حقوق برای گروه توسعه طب کهن محفوظ است | تنظیم شده توسط رایان فارس
دیدگاه ها (0)